تابلوی اعلانات

مطالب درج شده در مورد معجزات علمی قرآن عقاید شخصی نویسنده وبلاگ می باشد و درستی یا غلطی آن بستگی به برداشت خواننده وبلاگ دارد. در بقیه پست ها مطالب بدون در نظر گرفتن دین خاصی به برسی نظریه های علمی آفرینش می پردازد


برای ثبت نظرات خود از این قسمت اقدام کنید.

Friday, February 19, 2010

بحث خدا شناسی زنبور عسل مطلبی از محمد علی کوشش

اجاه بدهید این شهر عظیم را که کندوی عسل است در طی چندین سطر بشناسیم. بدیهی است که ما نمی توانیم از دریچه چشم زنبور عسل این شهر را ببینیم زیرا هر یک از چشم های زنبور عسل هفت هزار زاویه دارد و علاوه بر این، سه چشم مدور دیگر هم روی پیشانی زنبور قرار گرفته و معلوم نیست که در این چشم ها دنیا چگونه منعکس می شود. ولی فرض می کنیم که چثه ما به اندازه چثه زنبور عسل بوده و همین چشم های فعلی را هم داشته باشیم و آن وقت با رعایت تناسب کندو را به این شکل می دیدیم:

از بالای گنبد عظیمی که ارتفاع آن به اندازه برج ایفل می باشد تا سطح زمین صدها دیوار عظیم و متوازی ساخته شده و این دیوار عظیم و متوازی ساخته شده و این دیوار ها در وسط ظلمت و فضای خالی بنا گردیده و هیچ یک از عمارات زمین از حیث عظمت و رعایت اصول هندسی به پای آن نمی رسد. هر یک از این دیوارها هزاران خانه دارد و تمام خانه ها پر از خوار و بار است که برای چهار نسل بعد از آنها کافی است. یک قسمت از این خانه ها شفاف بود و محتوی مواد زرد و سفید و قرمز و آبی و بنفش و غیره است و این مواد شفاف شیره گلها می باشد که هنوز مبدل به عسل نشده است. در اطراف خانه هایی که محتوی مواد خام است، خانه های دیگری است که نظیر یک مقرنس عظیم دویست متری روی هم قرار گرفته و در این جا بهترین عسل کندو یعنی عسل ماه اردیبهشت در بیست هزار انبار ذخیره و مهر و موم شده و هرگز ملت زنبور عسل این انبارها را نمی گشاید مگر در سخت ترین ایام گرسنگی و بالای این مقرنس عظیم هزارها کارخانه است که در آن جا شیره های گل روزهای تابستان مبدل به عسل می شود و هزارها کارگر دقیق و زحمتکش دائما هوای کارخانه را تجدید می نماید که در نتیجه کثافات هوا لطمه بزرگی بر ساختمان عسل وارد نیاید.

در وسط این کندوی عظیم سیصدمتری که از دریچه چشم زنبور به اندازه برج ایفل بلندی دارد، ده هزار انبار مخصوص تخم زنبور است که در آینده زنبور عسل خواهند شد. و در 16 هزار انبار دیگر کرم هایی که بدوا تخم بوده و اینک جان گرفته اند زندگی می نمایند که به تدریج بال در آورده و مبدل به زنبور عسل می شوند و چهار هزار خانه دیگر جایگاه کودکانی است که رشد آنها از کرم زیادتر بوده و هزاران دایه این فرزندان را پرستاری می نمایند و بالاخره در زیباترین و بهترین نقاط کندو کاخ های ملکه زنبور قرار گرفته است.

آیا می دانید: چرا زنبور عسل از شکل شش ضلعی برای ساخت خانه خود استفاده می کند؟! جالب است که بدانید که براساس محاسبات ریاضی شش ضلعی یکی از بهینه ترین و بهترین اشکال هندسی است زیرا در شش ضلعی در عین مصرف کمترین مصالح برای ساخت کندو، بیشترین حجم برای ذخیره عسل و همچنین بیشترین استحکام کندو حاصل می شود.



موضوع جالب ديگر در زندگي زنبوران عسل اين است كه آنها نسبت به نظافت و پاكيزگي بسيار حساس هستند بطوريكه هيچگاه روي نقاط آلوده و كثيف نمي نشينند اگر يكي از آنها روي نقطه آلوده اي نشسته باشد وقتي كه بخواهد وارد كندو شود زنبورهاي محافظ از ورود آن جلوگيري مي كنند و در مواردي زنبور آلوده را با خشونت مي كشند به همين جهت دسته اي از زنبورهاي كارگر ماموريت پاكيزگي كندو را برعهده دارند

زنبور عسل نقش مهمی در باروری گياهان دارد و اگر زنبور نبود چه بسا كه در بسياری از اوقات باروری گياهان امكان پذير نبود. زنبور عسل وقتی بر روی گلی می‌نشيند، دانه‌های گرده را از اندام نرينه گل (پرچم) با خود برمی‌دارد و هنگامی كه به سوی گل ديگری می‌رود، با اين دانه‌های گرده اندام مادينه گياه (تخمدان) را بارور می‌سازد، وبنا به اظهارات اتحاديه ملی پرورش دهندگان زنبور عسل در فرانسه، زنبور عسل اقدام به تلقيح وباروری گل آفتابگردان و درختان سيب به ميزان ۷۰٪ و توت فرنگی و گيلاس به میزان ۸۰٪ و درختان ميوه دار كوچک به ميزان ۹۰٪ و شبدر و یونجه بنفش به ميزان ۱۰۰٪ می‌نمايد و اگر زنبور عسل نباشد، ميزان توليدات گیاهی به شدت كاهش می‌یافت و بدين گونه قبل از اين كه به موضوع اهميت توليد عسل بپردازیم، بايد كمی واقع بين باشيم و دريابيم كه زندگی ما بدون زنبور عسل بسيار دشوار می‌شد. باغداران و كشاورزان به خوبی از نقش زنبور عسل در باروری گياهان و افزايش محصولات كشاورزی آگاه هستند و به همین علت هیچ گاه در اجاره دادن باغ‌های خود به پرورش دهندگان زنبور عسل ترديد نمی‌کنند وبدين وسيله سعی می‌کنند كه ميزان توليد محصولات خود را دوبرابر سازند.

ما انسانها نتوانسته ایم که خداوند را آنگونه که شایسته است بشناسیم و عقیده و ایمان ما نسبت به خداوند طوری باشد که از شادی و مسرت یکدیگر شاد و خرسند، و از غم و اندوه یکدیگر محزون و متاثر باشیم. ولی زنبور عسل چون خداوند را بهتر از ما می شناسند، از درد و رنج یکدیگر دچار اندوه می شوند. وقتی که در کندوی زنبور عسل یکی از زنبورها مجروح می شود به خوبی آشکار است که تمام زنبورها دچار رنج و شکنجه هستند. در این حالت زنبورها نظیر عزادارن و سوگواران سرهای خود را به یکدیگر نزدیک می کنند و حتی المقدور خود را کوچکتر می نمایند و یک نوع حالت تاثر و تاسفی از وضع آن ها نمایان است که حتی آنهایی که مطالعاتی در احوال این جانور نکرده اند، می فهمند که در کندو یک واقعه عجیب و غیر عادی اتفاق افتاده است. همچن در شهر موریانه اگر شما یکی از آنها را به قتل برسانید دفعتا کارها متوقف می شود و جانوران نابینا که تا آن لحظه مشغول فعالیت بودند، بی حرکت در جای خود می ایستند و از اعماق شهر یک نوع صدای سوت حزن آلود به گوش می رسد که صدای آن با سوت جنگ و یا سوت ماموران نظامی بکلی فرق دارد. در زندگی موریانه و مورچه و زنبور عسل آنچه اصلا وجود ندارد تظاهر و خدعه و تقلب می باشد. در هر حال، هدف اجتماعی آنها خیلی بزرگتر از ماست و به همان نسبت به احتمال قوی ایمان آنها به خداوند بیشتر از ما می باشد.

براستی که زندگی پیچیده این حشرات ما را به شگفتی می اندازد. آری این آفریدگار قادر است که به این حشرات کوچک وحی کرده که چگونه زندگی کنند.