تابلوی اعلانات

مطالب درج شده در مورد معجزات علمی قرآن عقاید شخصی نویسنده وبلاگ می باشد و درستی یا غلطی آن بستگی به برداشت خواننده وبلاگ دارد. در بقیه پست ها مطالب بدون در نظر گرفتن دین خاصی به برسی نظریه های علمی آفرینش می پردازد


برای ثبت نظرات خود از این قسمت اقدام کنید.

Saturday, February 26, 2011

عدم وجود خدا با هیچ یک از قوانین فیزیکی و .... قابل توجیه نیست!

نقدی بر نظریات موجود در فلسفه ی وجودی خدا از سوی فیزیکدانان


اخیرا صحبت هایی در مورد وجود داشتن یا نداشتن خدا و نیز کیفیت وجود آن و قضاوت بر این امر با داده های فیزیکی در بین دانشمندان فیزیک مطرح شده است،که در این مقاله سعی داریم با دلایل منطقی به کنکاش در مورد این مباحث بپردازیم.در سراسر این مطلب سعی شده است از جانبداری بدون دلیل پرهیز شود و نکات بصورت بی طرفانه و با ذکر علّت بیان شوند.


طبق شواهد موجود پیدایش جهان از انفجار بزرگ آغاز شده و تا به اینجا ادامه دارد.مطلب مهم این که آیا قبل از این انفجار زمان و مکان بی معنا بوده است؟نمی دانیم چه بوده!اما از دیدگاه ما مسلما باید هر فرآیندی آغازی داشته باشد،پس چون اطلاعات کافی در این زمینه که جهان قبل از پیدایش بدین شکل در چه حالتی بوده و یا این که اصلا صورت مادی داشته یا خیر نداریم از هر گونه توضیح معذوریم،اما به ناچار برای حل شدن مسائل فیزیکیمان باید برای مکان-زمان مبداءی در نظر بگیریم!


هر علّتی معلولی دارد!


جناب هاوکینگ در سخنان اخیر خود در این مورد اظهار داشته اند: قوانین فیزیک به این معنی است که در واقع لازم نیست معتقد باشیم خدا در انفجار بزرگ دست داشته است!


انفجار بزرگ حاصل برخورد دو ماده که از پیشینه ی وجودی آن ها اطلاعاتی در دست نیست می باشد.ما نمی دانیم آن دو ذره قبلا انرژی بوده اند و یا بصورت ماده،اما می دانیم که یا ماده بوده یا انرژی.اگر بخواهیم با قوانین فیزیکی پاسخ این نظر را بدهیم باید بگوییم انرژی و جرم پایسته هستند(E=mc^2)ومی توانند به هم تبدیل شوند.پس خود به خود ماده یا انرژی بوجودنمی آید و می دانیم که مجموع انرژی کائنات از آغاز پیدایش تاکنون ثابت بوده است.پس طبق کدام قانون یا منطق می توان گفت این پیدایش اتفاقی بوده است یا مطابق قوانین موجود،لازم نیست پدیدآورنده(خدا)یی موجود باشد؟البته اظهارات آقای هاوکینگ در سال های اخیر ضد و نقیض بوده و بارها نظر ایشان در مورد این مسئله تغییر کرده است که این را ناشی از عدم داشتن اطلاعات کافی ایشان می توان دانست.این اطلاعات نه برای ایشان بلکه برای تمام انسان ها محدود است.


اما استراتژی صحیح در برخورد با این مسئله چیست؟


بسط نسبیت خاص اینشتین پاسخ تمام این موارد را می دهد!!!


بله!اگر نظریه نسبیت خاص را به کل مسائل بسط دهیم آنگاه می توانیم پاسخی منطقی برای اینگونه مسائل پیدا کنیم!


انسان ها هر یک با سطح اطلاعات معینی که دارند،موجودیت خدا را به نحوه ی خاص خود توجیه می کنند،که سعی می کنیم این موضوع را بیشتربازکنیم:


مسلما یک فیزیک دان همواره سعی می کند خدا را با قوانین فیزیکی توجیه کند،همانطور که یک عالم دینی خداوند را با دلایل و شواهد موجود در دین این کار را انجام میدهد یا مثلا یک طبیعت گرد خدا را در عظمت و زیبایی منظره ها می بیند.


پس هر یک از ما نسبت به چارچوبی مرجعی که در آن قرار داریم می توانیم دلایلی برای وجود خدا بیاوریم،اما هیچ یک از این دلایل کامل نیست!


همانند دو شخصی که با سرعت های متفاوت(یکی با VC و یکی با سرعت نزدیک به C)از کنار یک جسم ساکن عبور می کنند،و هر کدام تصویر خاصی از جسم را مشاهده می کنند و ابعادی را که از جسم اندازه گیری می کنند برابر نیست!


پس کسی می تواند شناخت درستی از وجود خدا ارائه کند که فقط از یک منظر وبا یک سری داده های خاص و محدود به قضیه نگاه نکند،بلکه دید جامعی نسبت به مسئله داشته باشد.


نتیجه این که هیچ یک از این نظریات کامل نیست و عدم وجود خدا با هیچ یک از قوانین فیزیکی و .... قابل توجیه نیست!


<<این مطلب نظر شخصی و استدلال اینجانب می باشد و ممکن است در دید برخی افراد صحیح جلوه نکند و این نیز ناشی از تفاوت دیدگاه های ما به مسائل است،پس لطفا آن را نقد کنید،ضمنا رونوشت ترجمه ی این مطلب به همراه توضیحات جامعی برای پروفسور استیون هاوکینگ نیز ارسال شده و اگر ایشان نظر خود را اعلام کنند حتما آن را نیز مطرح خواهم نمود>>>


وبلاگ نویسنده ی این مطلب