تابلوی اعلانات

مطالب درج شده در مورد معجزات علمی قرآن عقاید شخصی نویسنده وبلاگ می باشد و درستی یا غلطی آن بستگی به برداشت خواننده وبلاگ دارد. در بقیه پست ها مطالب بدون در نظر گرفتن دین خاصی به برسی نظریه های علمی آفرینش می پردازد


برای ثبت نظرات خود از این قسمت اقدام کنید.

Saturday, May 28, 2011

تناقضات تئوری داروین

ریچارد داوکینز کاهن اعظم تکامل در مناظره ی تلوزیونی با جان کالینز نیز سوال جالبی مطرح می کند که اگر خدایی وجود داشته باشد چه نیازی به تکامل دارد؟این سخن تکامل گراها و خداپرستان را بطور مستقیم رو در روی همدیگر قرار می دهد یا تکامل یا خدا...؟
بیش از یک میلیون گونه بروی زمین با ویژگی های کاملا متفاوت زندگی می کنند نظریه ی تکامل می گوید همه ی گونه ها بر اثر یک تصاف بروی کره ی زمین پدید آمده اند.
در ابتدا به برسی متریالیزم تاریخی و زندگی و آثار چارلز داروین سپس به برسی تناقضات تئوی داروین می پردازیم.
5000 هزار سال قبل در سرزمین خاورمیانه اعتقاد بر این بود که همه چیز از ماده تشکیل شده است سامری ها اعتقاد داشتند زندگی اتفاقی تشکیل شده است در یونان باستان اعتقاد داشتند که در اول یک ماده وجود داشته سپس ماده به گیاه و حیوان تبدیل شده.
در روم باستان نیز این اعتقاد وجود داشت در قرن هجدهم این نظریه به اروپا آمد.
نخستین کسی که بطور جدی در باره ی نظریه ی تکامل به مطالعه پرداخت لامارک زیست شناس فرانسوی بود وی معتقد بود که جانوران صفات اکتسابی را که هر نسل کسب می کند به نسل های بعدی انتقال می دهد بعد ها با پیدایش علم ژنتیک این نظریه رد شده است.
نظریه ی لامارک
بر اساس نظریه لامارک زرافه هایی که برای خوردن برگ گیاهان می رفتند در هر نسل برای خوردن برگ درختان می رفتند در هر نسل بهدلیل تلاش برای خوردن برگ درختان به اندازه ی گردن آنها افزوده می شد و این صفات به نسل های بعدی نسل به نسل اندازه ی گردن زرافه افزوده می شد.

لامارک در پایان عمر نابینا شده بود و چهار بار ازدواج کرده بود و فرزندان بسیاری داشت.
نظریه ی لامارک بعدها توسط آزمایش های وایسمن بروی 22 نسل از موشها موردتردید جدی قرار گرفت وایسمن در آزمایش خود در 22 نسل از موشها دم موشها را قطع کرد و سر انجام در هیچ یک از 22 نسل صفت نبودن دم اکتسابی نشد!
دومین زیست شناسی که دراین مورد به مطالعه پرداخت زیست شناس آماتوری به نام چارلز داروین بود
.
چارلز داروین

چارلز داروین در ۱۲ فوریه ۱۸۰۹ در خانواده پزشکی ثروتمند اهل شروبری، شروپشایر، انگلستان دیده به جهان گشود. او پنجمین از شش فرزند خانواده بود. پدرش رابرت داروین و مادرش سوزانا وجوود هر دو از خانواده‌های اصیل زاده انگلیسی و حامیان کلیسای توحیدی بودند.
وقتی داروین هشت سال داشت مادرش درگذشت. یک سال بعد او را برای تحصیل به مدرسه شبانه‌روزی در شهر مجاور فرستادند. در ۱۸۲۵ پس از صرف یک سال کارآموزی در کنار پدرش برای تحصیل پزشکی به دانشگاه ادینبرو رفت. اما خشونت عملیات جراحی باعث شد که از پزشکی بیزار شود و در عوض نزد یک برده سیاهپوست آزاد شده به نام جان ادمونستون به آموختن تاکسیدرمی مشغول شود. داروین شیفته داستان‌هایی بود که ادمونستون از جنگل‌های بارانی امریکای جنوبی برایش تعریف می‌کرد
.
در سال ۱۸۲۷ پدر ناخشنود از این که پسر جوانش به پزشکی علاقه‌ای نشان نمی‌دهد، نام او را در کالج کریست دانشگاه کیمبریج نوشت تا در کسوت روحانیت در آید. این تصمیم عاقلانه‌ای برای داروین جوان بود چرا که در آن زمان کشیش‌های انگلیکان درآمد خوبی داشتند و بسیاری از طبیعیدانان خود روحانی بودند. با اینحال داروین در کیمبریج ترجیح می‌داد که به جای درس خواندن همراه با پسر عمویش ویلیام داروین فاکس به سوارکاری، تیراندازی و جمع‌آوری سوسک بپردازد و در این کار آنچنان پیشرفت کرد که او را به عنوان سوسک شناس به جناب کشیش جان استیونس هنسلو استاد گیاهشناسی معرفی کردند. داروین در کلاس‌های تاریخ طبیعی هنسلو شرکت جست و چیزی نگذشت که محبوب‌ترین شاگرد وی شد. با نزدیک شدن فصل آزمون، داروین بر درس‌هایش متمرکز شد و سرانجام امتحانات نهایی را با کسب نمره خوب در الهیات و نمره‌های متوسط در ادبیات یونانی، ریاضیات و فیزیک با موفقیت پشت سر گذاشت.

سفر با بیگل
پدر چارلز داروین ابتدا با این سفر مخالف بود ولی به اسرار برادر زنش با این سفر موافت کرد.

سفر با کشتی بیگل پنج سال به طول انجامید. داروین بیشتر این مدت را صرف پویش‌های زمین‌شناختی، بررسی سنگواره‌ها و مطالعه بر روی ارگانیسم‌های زنده کرد. او از موجودات زنده امریکای جنوبی هزاران نمونه گرد آورد که بسیاری از آنها تا آن زمان برای دانشمندان غربی ناشناخته بودند. همه این‌ها به علاوه یادداشت‌های مفصلی که داروین از مشاهدات خود تهیه کرده بود، در نظریه‌پردازی‌های آینده او بسیار به کار آمدند.
انتشار کتاب منشا انواع

پژوهش‌های داروین به آرامی پیش می‌رفت. در سال ۱۸۴۲ مقاله خلاصه‌ای از نظریه‌اش تألیف کرد و در سال ۱۸۴۴ رساله‌ای ۲۴۰ صفحه‌ای درباره انتخاب طبیعی نوشت. با وجود اصرار دوستان، وی همچنان در انتشار گسترده نظریاتش مردد بود و نتایج تحقیقات خود را فقط با برخی همکاران نزدیکش همچون چارلز لایل و جوزف هوکر در میان می‌گذاشت؛ اما دریافت نامه‌ای در ژوئن ۱۸۵۸ داروین را واداشت تا تردیدهایش را کنار بگذارد. نویسنده نامه زیست‌شناس جوانی بود به نام آلفرد راسل والاس که در بورنئو کار می‌کرد. او نیز درباره تکامل به همان اندیشه‌های داروین رسیده بود. داروین ظرف دو هفته مقاله‌ای تهیه کرد و همراه با مقاله والاس به انجمن علمی لینیان فرستاد. دوستانش ترتیبی دادند که هر دو مقاله با هم عرضه شود اما همراه با مدارکی که حق تقدم داروین را ثابت کند. داروین که اراده‌اش بر اثر آگاهی از وجود رقابت برانگیخته شده بود پس از ارائه مقاله شروع به نوشتن کتابی کرد با عنوان «پیرامون اصل انواع به وسیله انتخاب طبیعی یا بقای نژادهای مساعد در مبارزه برای زندگی». در این کتاب که بعدها به عنوان «اصل انواع» مشهور شد، وی کوشید نظریه تکامل به وسیله انتخاب طبیعی را توضیح دهد و مدارک علمی برای آن ارائه کند.

داروین تردید جدی در باره ی ادعای خود داشت و از فرضیه اش مطمئن نبود وی در کتاب منشاا نواع فصلی را به برسی مشکلات نظریه اش که توانایی پاسخ به آنها را نداشت پرداخت وی امیدوار بود که در آینده با پیشرفت علم این مشکل حل شود.
در زمان داروین نیز اطلاعات زیادی در باره ی موجودات زنده در دست نبود و میکروسکوب های آن زمان بسیار ساده و ابتدایی بودند.
چارلز داروین یک نژاد پرست بود
یکی از مشخصه های مهم در عین حال پنهان چارلز داروین نژاد پرستی وی بود وی معتقد بود وی نژاد های سفید اروپایی را برتر از سایر نژاد ها می دانست.وی معتقد بود برخی نژادها خیلی پیشروی کرده اند و برخی هنوز مشخصات میمون را دارا هستند(مثل سیاه پوستان)
داروین در کتابی تحت عنوان افزایش انسان ها که پس از کتاب منشا انواع پخش شده بومیان محلی استرالیا و سیاهپوستان را با گوریل ها در یک کفه ی ترازو گذاشته است و ادعا کرد که این نژاد ها در آینده توسط نژاد های پیشرفته ی انسانی از بین خواهند رفت .
داروینیزم اجتماعی بعد ها برتری نژاد اروپایی را بر آسیایی ادعا کرده است।داروین خود نیز برخی ملت ها از جمله اقوام آسیایی را در رده نژاد های پست شمرده است.


آزمایش میلر
در سال 1953 شیمیدان آمریکایی به نام استنلی میلر آزمایشی انجام داد تا به آن وسیله تکامل مولکولی را به اثبات برساند او فرض کرد که اتمسفر اولیه ی زمین از متان آمونیاک و هیدروژن تشکیل شده باشد او این گازها را در دستگاه آزمایش جمع کرد و به مخلوط آن الکتریسیته وارد کرد و بعد از چند هفته در این مخلوط چند آمینو اسید مشاهده کرد.
این کشف شوق و شور زیادی در تکامل گرایان ایجاد کرد.
در دهه ی 1970 کشف شد که مدل اتمسفر پیشنهاد شده از طرف میلر شامل متان و آمونیاک اشتباه بوده است میلیر عمدا این گازها را انتخواب کرده بود زیرا برای ساخت آمینو اسید ها بسیار مناسب بودند از طرف دیگر کشف های علمی نشان داد که اتمسفر اولیه از نیتروژن کربن دی اکسید و بخار آب تشکیل شده که این ترکیب اصلا برای برای تولید آمینو اسید متاسب نیت همچنین مشخص شد که در اتمسفر اولیه ی زمین مقدار زیادی اکسیژن وجود داشت که باعث تجزیه ی آمینو اسید ها می شود و در محفظه ای که میلر از آن استفاده کرده بود از اکسیژن خالی شده بود..

با کشف شدن این موضوع ثابت شد که امکان ندارد که آمینو اسید ها تصادفی بوجود آمده باشند حتی اگر تصادفی بوجود آمده باشند امکان ندارد به ساختار های پیچیده ای مثل یک پروتئین تبدیل شده باشند.
بعد از میلر عده ای از تکامل گرایان ادعا کردند که آمینو اسید ها توسط سنگ های فضایی یا سفینه های فضایی به زمین حمل شده است!
همچنین این آزمایش با دخالت مستفیم انسان بود نه طبیعت و اسید آمینه هایی تشکیل شده نمی توانستند تشکیل پروتئین دهند.
هیچ دلیل علمی وجود ندارد که در آن موقع در کره زمین اکسیژن وجود نداشته
در کتابی تحت عنوان bulletin of American ذکر شده است که زمین شناس ها از آزمایش هایی که روی سنگ ها انجام داده اند نشان داده اند که 5/3 میلیارد سال پیس در جو کره زمین اکسیژن وجود داشته
در کتاب evlderce geoloy vol 10 p 14 هیچ دلیل علمی وجود ندارد که اکسیژن بروی کره ی زمین وجود نداشته چون قدیمی ترین سنگ ها نشان می دهد که اکسیژن وجود نداشته.
اسید امینه های ها بر دو نوع هستند دست راستی و دست چپی(بستگی به رادیکال اسید امینه دارد.
اسید آمینه هایی که زندگی را تشکیل می دهند دسته چپی هستند اسید امینه های آزمایش میلر دست راستی بودند.اسید امینه ای که 200 پروتئین دارد
دانشمندان سریعترین کامپیوتری که ممکن بود 10 به توان 80 ثانیه شصت برابر عمر کائنات است برای یک پروتئین هزار تریلیون ثانیه اگر تعداد شکل هایی را که یک پروتئین تشکیل می دهد را کنار هم بچیند 900 بیلیون سال طول می کشد.
82 کامپیوتر با سی پی یو تایم 34 سال توانستند به یک پروتئین شکلی بدهند که فقط یک کاربرد داشته باشد!سلول هر انسان در هر ده میلیونیوم ثانیه سلول ما این کار را انجام داد که این کامپیوتر 100 ترلیون برابر سریعتر ا سلول 6 ماه
برسی دست چپی و راستی بودن
ساختار پروتئین ها از نظر شیمیایی درت چپی یا دست راستی است فرق میان آنها زاویه ی سه بعدی میان ساختارشان در جهات مختلق است آمینو اسید هایی که برای بوجود آمدن یحات مورد نیاز هستند همه شان دست چپی هستند و اگر فقط یک آمینو اسید دست راستی بخواهد وارد سیستم شواد حیاتی تشکیل نمی شود و این به مقدار قابل ملاحظه ای امکان حیات را از بین می برد اگر بخواهید احتمال انتخواب شدن آمینو اسید های دست چپ را برای یک پروتئین ساده که 400 آمینو اسید دار محاسبه بکنیم می شود یک در ده به توان 20 دانشمندان می گویند تعدا کل اتم های مجود در کائنات ده به توان 80 می باشد.
علاوه بر این موضوع اتصال مناسب آمینو اسید ها نیز شرط تشکیل حیات است و فقط آمینو اسید هایی که پیوند پپتید دارند می توانند با یکدگر حیات بوجود آورند و معملا 50 در صد آمینو اسید ها دارای پیوند پپتید می باشند و اگر بخواعیم احتمال بوجود آمدن یک پروتئین بر حسب این موضوع را در نظر بگیریم یک در دو به توا 399 می باشد
اگر بخواهیم این احتمال را باری یک پروتئین 500 آمینو اسیدی در نظر بگیریم می شود ده به توان 950 !!
در حیقت در طبیعت احتمال شروع روند این آزمایش میسر نمی باشد در هر آزمایش باید آمینو اسید ها بایستی از یکدیگر جدا شوند ئ در یک ردیف و زنجیر دیگر به هم بپیوندند و در اتصال پانصدمین آمینو اسید باید عمل سنتز متوقف شود
الگوی حباب
بعد از شکست آزمایش میلر تکامل گرایان ادعا کردند فیمن دایسون : اولین اسید آمینه ها در زیر اقیانوس ها در یک نقطه ی گرم و تاریکی در اعماق اقیانوس ها بوجود آمدند سپس این اسید آمینه ها به وسیله ی حباب هایی به سطح زمین آمدند و پس از ترکیدن انژی مورد نیاز خود را از ترکیدن بدست آوردند و سپس به وسیله ی باد و ... به قسمت های مختلف زمین انتقال یافتند.
در آب عمل سنتز پروتئین امکان ندارد
برای اینکه که آمینو اسیدها بتوانند پروتئین ها را بسازند بایستی توسط پیوند پپتیدی با یکدیگر ارتباط برقرار کنند و قتی ایا اتصال صورت می گیرد باید یک مولکول آب آزاد شود این مطلب الگوی سوپ بنیادین را کلا مردود می سازد زیرا بنا به قاعده ای بتام چاتلئیز وجود دارد که طبق این قاعده واکنشی که نتیجه ی آن آزاد شدن یک مولکول آب است در آب امکان پذیر نیست و باید در خشکی انجام بگیرد.تکامل گرایان اقیانوس ها را در برابر این حقیقت که آمینو اسید ها در خشکی در برابر تشعشعات نابود می شوند بعنوان محل تشکیل آمینو اسید ها نشنان می دهند.
آزمایش فکس
بعد از اثبات این مساله که در آب امکان سنتز پروتئین وجود ندارد تکامل گرایان ادعا کردند که آمینو اسیدها در اقیانوس های اولیه در یک کوه آتشفشان تشکیل شدند بعدا هم آبی موجود در آمینو اسید ها به خاطر دما بخار شده استو سپس آمینو اسید ها به هم چسبیده اند و ...
اما این نظریه نیز مورد قبول کسی قرار نگرفت زیرا آمینو اسید ها تحت دمای شدید از بین می روند
بعد از آن شخصی به نام ویلیام بونر ادعا کرد که :چون ما نمی توانیم ثابت کنیم اولین آمینه اسید ها بروی کره ی زمین بوجود آمدند اولین اسید آمینه ها از کرات دیگر آمدند.













برسی احتمال تصادفی بودن حیات بروی کره ی زمین
علم امروز ثابت کرده عمر زمین 5 میلیارد سال پیش است
زمان + شانس =زندگی

یک بوینگ 747 چهار و نیم میلیون جز دارد یک سلول بیلیون ها جز دارد

احتمالات تصادفی بودن حیات
احتمال انداختن یک سکه 1/2 است اگر یک سکه هشت بار بندازیم 1/256 اگر صد بار بندازیم که خط بیاد چند بار بندازیم 100 بار خط
2 به توان صد می شود
یا 10*30 اگر یک نفر 31 میلیون بار در ثانیه سکه را بالا بندازد 1000 ترلبون سال طول می کشد تا این آزمایش انجام شدو عمر کائنات 15 میلیار سال است.
در علم ریاضی احتمال آن 1 ده به توان پنجاه مساوی با صفر است
ریاضی دان ها امکان اینکه یک پروتئین ساده بر اثر شانس 1 *10 به توان 191
است امکان بوجود آمدن یک سلول از روی شانس 10 به توان 40000 در کل کائنات محاسبات نشان می دهد 10 به توان 80 اتم وجود دارد
اگر بخواهیم جمله ی theory of evaluation اگر کیسه داشته باشیم که 27 حرف انگلیسی با رعایت فاصله از یک کیسه بطور تصادفی در دفعه ی اول در بیاوریم در هر حرف احتمال آن یک به 27 است و اگر کل 23 حرف را در بیاوریم شانس این که در دفعه ی اول پشت سر هم دربیاد عدادی است یک بروی هزار میلیون تریلیون اگر ماشینی داشته باشیم که در هر ثانیه یک بیلیون بار این کار را انجام دهد 26000 ترلیون سال طول می کشد که این کار انجام شود تعداد ژن های dna سی و دو مورد است.
فرانسیس کریس
اگر یک امینو اسید به وسیله ی شانس بود هیچ اماکانی این اینکه تصادفی بوجود بیایید نیست.
که در هیچ زمان
روبل دش orgi destiny
امکان اینکه زندگی به وسیله ی اتفاقات شیمایی بوجود آمده باشد صفر است
برسی پیچیدگی یک پروتئین
در این قسمت به برسی این موضوع می پردازیم که آیا امکان دارد یک پروئتین بصورت تصادفی ایجاد شود؟
برای ساختن پروتئین ها از 20 اسید امینه استفاده می شود پروتئین هموگلوبین 539 اسید آمینه دارد و باید اسید امینه ها درست پشت سرهم قرار گیرند و اگر جای یکی عوض شود و یا شکل سه بعدی آن عوض شود پروتئین کار نمی کند.
تعداد مختلف پرتئین هایی که از 20 اسید امینه و 539 عداد از آن می توان درست کرد می شود چهار در به توان شش صد و نوزده اگر از روز اولی که دنیا بوجود آمد ساعتی وجود داشت چهار میلیارد ثانیه را ثبت می کرد.
اگر تعداد پروتیئن های های تمام موجودات زنده از اول کره ی زمین بوجود آمده باشد عددی در حدود چهار به توان پنجاه و دو تخمین زده می شود.تعداد اتم های کره ی زمین ده به توان هشتاد هست اگر این اعداد را ضرب کنیم باز احتمال تصادفی بوجود آمدن پروتئین صفر است.
الکساندر اوپای تکامل گرای روسی در کتابش تحت عنوان منشا ریشه ی زندگانی می نویسد بوجود آمد سلول از مهمترین نقاط تاریکی است که تئوری تکامل را به خود می کشاند.
زمین شناس آمریکایی بنام ویلیام استوکس در کتابش می نویسد اگر در طی میلیاردها سال سطح ملیاردها سیاره با قشری از آمینواسید مملو بود باز پروتئین تشکیل نمی شدو
پروفسور ریوس می گوید یک انسان هر چقدر به این بیاندیشد گه آمینو اسید ها بر حسب تصادف با یکدیگر ترکیب شده اند و ساختارهای مختلف را پدید آورده اند به این مساله که چقدر با عقل مقیر است پی خواهد برد.بواقعیت پیوستن یک کار یک نیروی خلاق منطقی تر خواهد بود.احتمال بوجود آمدن حتی یک پروتئین برحسب تصادف امکان ناپذیر خواهد بود امکان در کنارهم قرار گرفتن یک میلیون پروتئین برحسب تصادف و با نظم خاص میلیون ها برا امکان ناپذیر تر خواهد بود.
در درون سلول علاوه بر پروتئین ها نوکلئیک اسید ها کربن هیدارت ها لیپیتها الکترولید ه و پروتئین ها هم وجود دارند.
پرفسور روبرت شاپرو متخصص شیمی و دن آ از دانشگاه نیویورک می گوید احتمال بوجود آمدن 2000 نوع پروتئین مختلف در یک باکتری برحسب تصادف یک در 10 به توان 4000 می باشد(در سلول های بدن انسان 20000 نوع پروتئین وجود دارند)
پروفسور چاندراویکراماسینگه می گوید این رقم داروین و تمام تئوری هایش را به تنهایی می تواند گم و گور کند.
برسی مولکول DNA
در سال 1995 مولکول Dna توسط جیمز واتسون و فرانسیس کریک کشف شد تمام اطلاعات کربوط به سلول های بدن انسان از ظاهرش تا ارگانهای داخلی اش درون مولکون dna ثبت شده است اگر بخواهیم اطلاعات موجود در یک مولکول DNA را روی کاغذ بیاوریم بایستی یک کتابخانه ی غول پیکر با 900 کتاب که هر جلدش 500 صفحه دارد را تشکیل بدهد.این حجم باور نکردنی از اطلاعات در بخش های مختلفی از DNA که ژن نام دارد قرار گرفته است.
نقطه ای که در مورد DNA وجود دارد این است که اگر کوچکترین اشنتباهی در چیده شدن نوکلئوتید هایی که ژن را تشکیل می دهند رخ دهد ژن قابل استفاده نخواهد بود.اگر در بدن یک انسان 30000 ژن را در نظر بگیریم نیاز بوجود آمد تصادفی میلیون ها نوکلئوتید داریم
تکامل گرایی بنام فرانک سالیسبوری در این مورد می گوید:یک پروتئین شامل 300 آمینو اسید می باشد کنترل کننده ی این زنجیر هزار نوکلئوتید خواهد داشت اگر بخواهید در هر DNA چهار نوع نوکلئوتید وجود داشته باشد یک سری چهار نوکلئوتید 4 به توان 1000 نوع مختلف می تواند باشد.















مغلطه ای به نام جهش
بعد از تشخیص این امر که انتخواب طبیعی هیچ عملکردی در تکامل ندارد تکامل گرایان ادعا کردند که جهش ها باعث تکامل موجودات زنده می شود.
اما مشاهدات نشان می دهند که جهش ها فقط باعث تخریب موجودات زنده می شوند جهش هایی که در انسان رخ داده است منجر به بیماری هلیی مانند سندروم داول زالی کوتولگی و یا حتی سرطان شده است.
نکته ی جالب این است که جهش هاباعث ایجاد اطلاعات جدید بروی کروموزوم ها نمی شوند فقط باعث جابجایی اطلاعات می شوند مثل اینکه صفحه ای از یک کتاب قیچی شود و در کنار صفحه ی قیچی شده از یک کتاب دیگر قرار بگیرد.
تکامل گرایان مدعی هستند که موجودات زنده با گذشت زمان موجودات جهش پیدا کرده و از یک باکتری ساده که می تواند چندین هزار نوع پروتئین داشته باشد به انسانی که نزدیک به صدهزار نوع پروتئین داشته باشد تکامل پیدا کرده است یعنی در اثر جهش باید دهها هزار نوع پروتئین جدید بوجود بیایید که یک پروتئین یا یک باکتری به یک انسان تکامل بیابد برای بوجود آمدن هر پروتیئن هم باید چندین جهش مفید انجام شود و هیچ جهشی که منجر به نابودی گونه ی جهش یافته شود نیز انجام نشود!
همچنین در اینجا به برسی مثال هایی از جهش می پردازیم
















رسوایی یلوت داون
هنگامی که داروین نظریات خود را ارائه کرد دیرین شناسان آن زمان به مخالفت با او پرداختند زیرا می دانستند گونه ی حد واسطی که داروین می گفت وجود ندارد داروین امیدوار بود که یافته های فسیلی جدید این مشکل را حل کند.
چارلز داروسن دکتری معروف و دیرینشانسی بود که در سال 1912 ادعا کرد که یک استخوان فک و تکه ای جمجمه را واقع در منظقه ی پیلوت داون انگلیس یافته است که استخوان فک شبیه میمون ولی دندان ها و جمجه ها شبیه انسان هست وی این قطعات را پیلوت داون نامید و اعدا کرد که این قطعات500 هزار سال قدمت دارند بیشاز چهل سال مقالات علمی در باره ی استخوان های پیلت داون نوشته شد و بیش از 500 رساله ی دکتری در این مورد نوشته شد.
در سال 1949 کنت الکی از بخش دیرین شناسی موزه ی انکلیس شیوه ی تست فلورین را برای تعین عمر این فسیل آزمایش کرد در این آزمایش معلوم شد استخوان فک مرد پیلوت داون اصلا فلورین ندارد!!!
این بدان معنا بود این استخوان بیش از چندسال از دفتش تمی گذرد.
تحقیقات مفصل نشان داد که جمجمه متعلق به انسانی 500 ساله و استخوان فک متعلق به میمونی بود که به تازگی مرده بود!دندان ها هم مرتب و در فک جاسازی شده بود و مفاصل را با دی کرومات پتاسیم رنگ کرده بود تا ظاعری قدیمی نشان دهد.
در حقیقت پیلوت داون بزرگترین کلاهبرداری و جعل علمی تاریخ بود
!
برسی رسوایی سلکانت
فقدان فسیل بین ماهی و دوزیست باعث شد که تکامل گرایان ادعا کنند فسیل ماهی به نام سلکانت یک فرم حد واسط بین گونه ی خزنده و دوزیست است که در حدود 70میلیون سال قبل از بین رفته است و دارای یک ریه ی ابتدایی مغز و دستگاه گردش خون و هاضمه و یک مکانیسم ابتدایی برای حرکت در خشکی بوده است این نظریه تا دهه ی 1930 در محافل علمی پذیرفته شده بود.
1- قبل از کشف سلکانت زنده ادعا می شد باله های سلکانت توانایی حرکت بروی زمین را دارند بعد از کشف سلکانت زنده معلوم شده که باله های سلکانت توانایی حرکت بروی زمین نداشته است
2- بعد از کشف نمونه ی زنده معلوم شد چیزی که ادعا می شد به عنوان شش است فقط یک توده ی چربی بوده است!!
3- برسی مغز نمونه ی زنده نشان داد که مغز این نمونه شبیه به مغز ماهی ها است نه پستانداران
در 22 دسامبر 1938 در اقیانوس هند یک عضو زنده از خانواده ی سلکانت کشف شد در سالهای بعد 200 سلکتانت زنده نیز در سراسر عالم سید شدند و مشخص شد این گونه در اعماق اقیانوس ها و فقط در عمق 180 متری آب زندگی می کرده است نه در بین آب و خشکی.








تابه حال هیچ گونه ی حد واسطی کشف نشده است
چارلز داروین نیز می دانست که هیچ گونه ی حد واسطی بین خزنده و پرنده خزنده و پستاندار و ... وجود ندارد و فقط امیدوار بود که در آینده این فسیل ها کشف شوند که هیچ گونه ی حدواسطی کشف نشده است

تنها گونه ای ای حد واسطی که می توان بین پستانداران و پرندگان وجود داشته باشد می توان به خفاش اشراه کرد اما فسیل هایی که از 50 میلیون سال قبل از خفاش پیدا شده است نشان می دهد که این گونه بدون تغیر است واز میان موجودات دریایی تنها وال صفات پستاندار را دارد که نم توانند گونه ی حد واسط باشند.
اگر فرم های میانی بین وجودات وجود داشت باید میلیون ها گونه از فسیل های این موجودات تا کنون کشف می شد اما ...
چرا گذشتن از آب به خشکی امکان پذیر نیست؟
تکامل گرایان بر این عقیده هستند که موجودات ابتدا از آب به خشکی آمدند و سپس به خزندگان جهش پیدا کردند و ...
اما موجوداتی که در خشکی زندگی می کنند چهل در صد از انژی خود را صرف حرکت در خشکی می کنند اما موجودات آبی برای حرکت در آب تقریبا انرژی را صرف نمی کنند.اگر موجودی بخواهد از آب وارد خشکی بشود باید دارای سیستم استخوان بندی قوی و انرژی زیاد بشود.مساله ی دوم این است که تغیرات دمای خشکی به شدت زیاد است و تغیرات دمای آب به شدت کم است اگر موجوداتی از آب به خشکی بیایند در اثر تغیرات ناگهانی دمای خشکی جان خود را از دست می دهند همچنین موجودات آبی برای تنفس به شدت به آب نیاز دارند و بیش از چند دقیقه نمی توانند در بیرون از آب بسر ببرند و در بیرون از آب مدت زمان کافی برای تکامل شش ها به آب شش ها را ندارند چون در مدت زمان کمی نابود می شوند.
همچنین جانوران آبی برای دفع مواد زاید خود به شدت به آب نیاز دارند و موجودی که به تازگی به خشکی آمده است نمی تواند مواد زاید خود را دفع بکند.
برسی مغلطه ای بنام آرکئو پتریس
مهترین گونه ی حدواسطی که طرفداران تکامل به آن اسناد می کنند مربوط به فسیل پرنده ای 150 میلیون سال است.ادعایی که در مورد این پرنده می شود این است که این پرنده یک نیمه دایناسور است که توانایی پرواز کردن را نداشته است.
در سال 1992 فسیلی از آرکئوپتریکس کشف شد که این نظریه رد شد این فسیل ثابت کرد که این موجود توانایی پرواز کردن را داشته است.همچنین وجود چنگال در این جاندار ربطی به خزنده بودن آن نداشته است و تعدادی از پرندگان امروزی مثل توراکور و هوتیزن نیز برای آویزان شدن از درخت ها چنگال را دارند.




استخوان ها مانند پرندگان امروزی توخالی بوده است 2-پرها نشان می هد که خونگرم بوده و قادر به پرواز هستند.3-ماهیچه های قدرتمند این پرنده نشان می دهد که این پرنده توانایی پرواز را داشته
برسی فسیل ها نشان می دهد که هیج تفاوتی بین گونه های قدیمی و جود ندارد!
تئوری تکامل بر این پایه استوار است که گونه ها همواره در حال تغیر هستند اما با نگاهی بین موجودات امروزی و فسیل های آنها متوجه می شوید هیچ تفاوتی بین موجودات و اجداد آنها در میلیون ها سال قبل وجود ندارد در اینجا به برسی تعدادی از فسیل ها می پردازیم






مغلطه ی آسترالوپیتکوس
اولین آسترالوپیتکوس به وسیله ریوند دارت کشف شد.دارت ادعا کرد این فسیل متعلق به گونه ای است که ویژگی های مشابه انسان را دارد.
تکامل گرایان ادعا کردند که این گونه دارای استخوان بندی میمون بوده است اما روی دو پا راه می رفته است.بعدها تحقیقات وسیع دو کالبد شناس انگلیسی و آمریکایی به نامهای لرد سالی زوکرمن(تکامل گرا بوده است) و پروفوسور چارلز اکتارد بروی نمونه های مختلف آسترالوپیتکوس نشان داد این موجود مانند سایر میمون ها روی دو پا راه می رفته است بعد از پانزده سال تحقیق معلوم شد که این جانور فقط یک میمون معمولی بوده است.
در شماره فوریه 1999مجله ی فرانسوی Scienceetive مقاله ای تحت عنوان خداحافظ لوسی در این باره منتشرکرد
.
بعدها اگسنارد که یک تکامل گرا بود ساختار اسکلتی این گونه را شبیه اورانگوتان های امروزی معرفی کرد هالی اسمیت نیز در 1994 با مطالعاتی که روی دندانن های آسترالوپیتکوس انجام داد نشان داد که گونه ای از یک میمون بوده است.
در همان سال فرد اسپور و لرماردوود و فرانس زونه ولد که همگی کالبد شناس بودند با روشی کاملا متفاوت متوجه شدند کانال های گوش میانی آسترالوپیتکوس همانند میمون های امروزی بود .

جمجمه ی آسترالوپیتکوس و شامپانزه ی مدرن بسیار شبیه به یکدیگر هستند.
هوموراکتوس
تکامل گرایان هوموراکتس را یک انسان ابتدایی معرفی کردند هوموراکتوس فقط یک نژاد منقرض شده ی انسانی است یک دلیل برای اثبات این موضوع فسیلی تایید شده که متعلق به پسری 12 ساله است که که در نجوانی قدر 83/1 بوده است ساختار اسکلتی این فسیل با انسان های امروزی تفاوتی ندارد.
دیرین شناس آمریکایی آلن واکر اعلام کرد که تردید دارد که یک پاتبیولوژیست معمولی بتواند به تفاوت های بین این گونه و انسان معمولی پی ببرد.
یکی از دلایل دارونیست ها برای این موضوع حجم جمجه ی این موجود بود که مغز کوچکتر از انسان معمولی داشت.این امر نیز نمی تواند مورد قبول باشد زیرا هوش افراد به حجم مغز بستگی ندارد بلکه به سازماندهی آن مربوط است اگر بخواهیم بر اساس این موضوع برسی کنیم وال یا فیل که دارای بزرگترین حجم مغز هستند باید پیشرفته ترین موجودات روی کره ی زمین باشند
همچنین دومین موردی که تکامل گرایان در مورد این موجود به آن استناد می کنند بر آمدگی شدید ابروی این گونه است که یک امر طبیعی است و درنژاد های مختلف انسانی دیده می شود
مجله تایم در شماره ی 23 دسامبر 1996 گذارشی در باره یک هموارکتوس 27000 ساله که در جزیره جاوه زندگی می کرد چاپ کرد این به این معناست که این یک نزاد انسانی مدرن است.
مردم بومی استرالیا نیز که یک نژاد انسانی هستند جمجمه ای شبیه به هوموارکتوس دارند
.
نئاندرتال
نئاندرتال ها انسان هایی بودند که به طور ناگهانی 100000 سال پیش در اروپا ظاهر و در 35000 سال قبل از بین رفتند و یا با سایر نژاد ها مختلط شدند.تنها تفاوت هایی که بین آنها وجود دارد اسکلت زمخت و حجم بیشتر جمجمه ی آنهاست.
امروزه همه این حقیقت را پذیرفتند که نئاندرتال یک گونه ی انسانی است داروینیست ها تلاش بسیار در این مورد کردند که این موجود را یک گونه ی اولیه از انسان نشان دهند اما نئاندرتال ها هیچ تفاوتی با افراد قد بلندی که در خیابان راه می روند ندارند.
همچنین کالبد شکافی نئاندرتا ها نشان می دهد که مهارت های دستی هوش یا توانایی زبانی این موجود نسبتبه انسان های امروزی کمتر نیست.
همچنین حجم جمجمه ی نئاندرتال 150 سی سی بزرگتر از انسان امروزی است که ادعای تکاملگرایان مبنی بر بزرگتر شدن مغز در طول زمان را رد می کند.همچنین یافته ها نشان می دهد که انسان نئاندرتال مانند انسان های امروزی ابزار آلات موسیقی می ساخته مردگان خود را دفن می کرده با انسان های هوموساپینس روابط فرهنگی داشته است.
محاسبات بروی استخوان نئاندر تال نشان می دهند که از لحاظ فیزیکی قوی تر از انسان های امروزی بوده است

بن بست حرکت روی دو پا
انسان تنها موجودی است که می تواند بروی دوپا حرکت بکند هیچ حیوانی مانند انسان نمی تواند بروی دوپایش حرکت بکند.تکامل گرایان ادعا می کنند که گام برداشتن بروی چهار پا در میمون کم کم به گام برداشتن بروی دو پا در انسان تبدیل شده است.
سوابق فسیلی نشان می دهد که هیچ موجودی نبوده که شیوه ی حرکتی بین انسان و میمون را داشته باشد.برسی ها نشان می دهد که آسترالوپیتکوس و هوموهابیلیس روی چهار پا و خمیده رو به جلو گام بر می دارند در حالی که هوموارکتوس و نئاندرتال ها مانند انسان گام بر می دارند یعنی گام برداشتن بروی دوپا بطور ناگهانی در انسان ظاهر شده است.
در سال 1996 کالبدشناس انگلیسی رابین گرامپتون که در باره ی گام برداشتن انسان تحقیق می کرد نتیجه گرفت وجود یک نوع مابین گام برداشتن انسان و میمون غیر ممکن است. وی نشان داد که یک موجود زنده یا فقط می تواند بروی دو پا راه برود یا روی چهار پا.
.
کل ساختار اسکلت میمون بروی چهار دست و پا طراحی شده و استخوان بندیشان به جلو خم شده است و دست و پاهای آنها خمیده است تا راحت تر راه بروند.
در گوش انسان ساختاری پیچیده به اسم حلزون وجود دارد که موقعیت بدن را نسبت به زمین سنجیده و در تعادل بدن نقش دارد مطالعه بروی حلزون نیاکان میمون ما!نشان می دهد که این جانوران یا فقط بروی دوپا راه می رفتند یا خمیده راه می رفتند
.
تفاوت های ساختاری بین مغز انسان و میمون
در سال 2008 گروهی از دانشمندان دانشگاه ... آمریکا اعلام کردند که به قدری تفاوت ساختاری بین مغز انسان و میمون وجود دارد که امکان ندارد این دو از یک گونه اشتقاق پیدا کرده باشند این گروه افزودند هرچقدر تئوری داروین به شباهت میان انسان و میمون می پردازد این تحقیق احتمال این که این دو گونه از یک نیا باشند را دورتر می کند این مقاله تحت عنوان Darwin’s mistake Explaining the discontinuity between human and nonhuman minds به چاپ رسیده. .
تفاوت های ژنتیکی میان میمون و انسان
تکامل گرایان ادعا می کنند که که 98 درصد از ژن های انسان و میمون مشترک هستند (البته تا کنون کاربرد بیشتر ژن ها کشف نشده است)سوالی که پیش می آید این است که اگر 98 درصد ژن های انسان و میون مشترک باشد تمدن میمون ها باید چیزی در حدود 200 سال از تمدن انسان ها عقب تر باشند و مثلا لباس بپوشند شمشیر بازی بکنند حرف بزنند و ... پس چرا وقتی انسان موشک به فضا می فرستند جای تعجب نیست ولی اگر میمونی پوست موز را بکند همه برایش کف می زنند؟
نکته ی جالب این هست که 2 درصد تفاوتی ژنی عددی نیست و ممکن است بین نژاد های مختلف انسانی وجود داشته باشد مثلا بین نژاد سفید یا زرد یا سفید با سیاه و ...





مثال قورباغه
اگر قورباغه ای را داخل یک مخلوط کن قرار دهیم و سپس آن را مخلوط بکنیم می توانیم بگوییم تمام اجزایی که برای درست شدن یک قورباغه لازم است در این مخلوط وجود دارد اگر این قورباغه را یک میلیارد سال در زیر تشاشات آفتاب قرار بدهیم آیا از ان قورباغه درست می شود؟




تولد جوجه از تخم مرغ هیچ توجیه تکاملی ندارد.

تئوری داروین بر این پایه قرار گرفته است که جانداران از آب به خشکی آمدند و دچار جهش هایی شدند و به زندگی در خشکی ادامه دادند اما سوالی که مطرح می شود این است که بوجود آمدن تخم در ماهی ها و پرندگان هیچ توجیهی ندارد چون بر طبق تئوری تکامل باید اندام های تولید مثلی هم در طول زمان با بقیه ی اندام ها باهم تکامل بیابند اما اندامی مثل تخم اگر از ابتدا تکامل یافته نبود به هیچ دردی نمی خورد و اندام تولید کننده ی آن به عنواع وستیجال بعد ها از کار می افتاد و در نتیجه نسل جاندار از بین می رفت اما اگر از قبل تکامل یافته بود پس وجود خالق هوشمندی در کار هست.

نکته ی جالب این هست اولین موجودی که به یک موجود تخم زا جهش پیدا کرد یا باید نسلش منقرض می شد یا از اول می دانست که باید نطفه ی خود را همراه مواد غذایی لازم در آن تخم ذخیره کند که امکان ندارد چنان جهش بزرگی در یک نسل رخ بدهد که جاندار این ویژگی ها را یکجا کشف کند.

سوال دیگری که مطرح می شود این هست که مرغ یا حیوانات دیگر از کجا می دانند که باید از تخم های خود محافظت بکنند و چگونه بدن مرغ و سایر پرندگان به گونه ای تکامل یافته است که در پاسخ به تخم دمای بدن خود را نسبت به آن تنظیم می کند؟

برسی پرواز پرندگان

تکامل گرایان بر این ادعا هستند که پرندگان از دایناسور ها تکامل یافته اند.امکان اینکه که یک پرنده از تخم یک دایناسور بوجود بیاید صفر است پس در نتیجه باید دایناسور های کوچک در طی زمان توانایی پرواز کردن را کسب کرده باشند و یا سپس پر در آورده باشند اگر هم از ابتدا پر در می آوردند به عنوان اندام زاید آنها را از دست می دادند.

یک انسان در یک ثانیه بیشتر از چند بار نمی تواند دست هایش را به هم بزند اما مگس در یک ثانیه بیشتر از 500 بار هر دو بالش را به هم می زند اگر کوچکترین ناسازگاری بین دوبال وجود داشته باشد این تعادل به هم می خورد چگونه یک مگس می تواند در اثر تکامل این توانایی را کسب بکند؟

زیست شناس انگلیسی بنام وتون روبین می نویسد هر چقدر به کاربرد بالهای مگس پی می برم این را می فهمم که چقدر از لحاظ طراحی حساس و بدون اشکال است از تکه هایی تشکیل شده که با خصوصیات بی اندازه الستیک برای مقاومت در برابر نیروهای مقاوم از الستیکی مناسب می باشد.ساختاری برای رقابت در برابر این سیستم پرواز وجود ندارد از طرفی در ارتباط با این حشره تکامل یافته فسیلی وجود ندارد.

زیست شناس فرانسوی به نام گراس اعتراف می کند که از ریشه ی حشرات هیچ اطلاعی نداریم.


ریشه ی پستانداران

تکامل گرایان ادعا می کنند که دایناسور ها اجداد پرندگان و پستانداران امروزی هستند در حالی که ساختار خزندگان پولکی خونسرد و تخمگذار است در حالی که ساختار پستانداران مو دار خون گرم است و از تولید مثل جنسی تولید مثل می کند تنها پستاندار تخم زا اپاسوم است که امکان ندارد گونه ی حد واسط بین پستانداران و دایناسور ها باشد.

در پستانداران در استخوان چانه یک فک وجود دارد که دندانها بروی آن قرار می گیردند در خزندگان سه استخوان.

همچنین ادعای تکامل گرایان این است که در خزندگان یک استخوان در گوش میانی وجود دارد در پستانداران سه استخوان تکامل گرایان بر این ادعا هستند که که این اندام تکامل یافته سوال این است که اگر موجود از یک استخوان بخ سه استخوان میانی تکامل یافته جرا شنوایی خود را از دست نداده؟

راجر لوئس فسیل شناس تکامل گرا اعتراف می کند که هنوز بشر نمی داند پگونه از خزنده به پستاندار موجودات تکامل یافته اند.

همچنین جرج گایلرد سیپسون نئوداروینیستی است که اعتراف می کند که در دوران مزوزوئیک بطور ناگهانی پرده نمایش بسته شده و بازیگران جدید به جای بازیگران قدیمی جایگذین شده اند.((خزنده به پستاندار))پدیدار شدن پستانداران هیچ آثاری از خود نداشت

زیست شناسی به نام لومبارد در مجله ی تایم :کسانی که در گروه پستانداران بدنبال رابطه ی تکامل می گردند با یاس و نآمید مواجه خواهند شد.

انتخواب طبیعی


در طبیعت مکانیسمی وجود ندارد که بتواند گونه ها را به یکدیگر تبدیل بکند زیرا چیزی که در طبیعت وجود دارد مجموعه ای از اتم های بی جان است داروین اصل انتخواب طبیعی آن است که وقتی یک موجود قوی بدنبال یک گله آهو می کنند آنها سریعتر می دوند و زنده می مانند که تاثیری از نظریه ی لامارک بروی داروین است.

داستانی که تکامل گرایان بروی آن تاکید می کنند داستان پروانه هایی است که در انقلاب صنعتی در قرن هجدهم به آن تاکیید می کنند کخ در اثر تیره شدن پوست درختان پروانه ها نیز برای شکار نشدن تغیر رنگ داده بودند نکته ی جالب این است که این پروانه ها بعد از مدتی که در منچستر آلودگی کم شده بود به رنگ عادی باز گشته بودند مسلما برای این تغیر باید یک برنامه ریزی در ژن های پروانه وجود داشته باشد که نمی تواند در اثر تکامل بوجود بیایید واین واقعه نمی تواند مصداق بوجود آمدن آهو یا موجودات دیگر باشد.

برسی پیچیدگی ساختار یک چشم

چشم انسان از چهل قسمت مختلف ساخته شده است که همه با هم کار می کنند اگر یکی از این قسمت ها نباشد چشم فایده ای نخواهد داشت مثلا غشای شبکیه ی چشم از یازده لایه تشکیل شده است این لایه ها دارای شبکه های سیاهرگ های خونی است که در تصویر می بینید هچ تکاملگرایی قادر به توجیه این مساله نیست که چشم انسان چگونه پدید آمده است.

مایکل به پرفسور آمریکایی و بیوشیمیست در کتاب خود تحت عنوان جعبه سیاه داروین مثال هایی از پیچیدگی های کاهش ناپذیر آورده است که اندام هایی دارای پیچیدگی کاهش ناپذیر نمی توانند در اثر تکامل پدید آمده باشد.

ماهی ها و دوزیستان

تکامل گرایان تصور می کنند بی مهرگانی که در لایه ی کامبرین دیده شده اند حدود ده میلیون سال پیش به ماهی تبدیل شده اند اما در این مورد نیز هیچ حلقه ی واسطی وجود ندارد

یک دیرین شناس تکاملگرا به نام جرالدتی تاد در پرتو این حقیقت چنین سوالی را مطرح کرده است هرسه زیر شاخه های ماهی استخوانی که در فسیل ها یافت شده اند تقریبا در یک زمان بوده است...آنها چکونه بوجود آمده اند؟...چه چیزی باعث شده که چنین متنوع شوند؟وچرا از نوع اشکال واسطه ای در بین آنها وجود ندارد

رابرت ال کارول مولف کتاب دیرین شناسی و مهره داران و تکامل در کتاب خود نوشته است:ما هیچ فسیل حدواسطی میان ماهی ریپی دیستیان و دوزیست اولیه هم نداریم))

تکامل معجزه ی دگردیسی را توجیه نمی کند.

قورباغه در ابتدا در آب متولد می شود و در آنجا زندگی می کند سپس طی فرآیند دگردیسی وارد خشکی می شودعده ای بر این ادعا هستند که این دو امر بر تکامل دلالت می کنند تنها مکانیسم تکامل جهش است دگرگونی همانند تکامل بطور تصادفی یا جهش رخ نمی دهد.این تغیر در اثر کدهای ژنتیک قورباغه رخ می دهد

همچنین ماهی ها دارای فلس هستند اما دوزیستان فلس ندارند و هیچ گونه ای کشف نشده که صفات بینابین از لحاظ فلس داشتن یا نداشتن داشته باشد.

انفجار کامبرین
.
عمیق ترین لایه های درونی زمین حاوی قسیل هایی است که حدود 520-530 میلیون سال پیش می زیستند حلزون ها تریلوبیت ها اسفنج ها کرم ها کرم ها ماهی های ژله ای ستاره های دریایی سخت پوستان و سوسن های دریایی هستند

ریچارد موناسترسکی دبیر مجله ی تکاملگرایی است که می پذیرد:نیم میلیارد سال قبل فرم های پیچیده ای از حیوانات را که امروز می بینیم ناگهان ظاهر شدند این زمانها درست در ابتدای دوره ی کامبرین و حدود 550 میلیون سال پیش بود که دریاها با انفجار تکاملی مملو از اولین مخلوقات پیچیده ی زمین شد خانواده ی جانداران فعلی در دوره کامرین نیز وجود داشته و همان گونه از هم متفاوت بودند که امروز هستند.

ریچارد داوکینز کاهن اعظم تکامل می گوید انگار که آنها را بدون هیچ نوع سابقه تکاملی در آنجا کاشته اند.

نکته جالب این است که اشکال حیاتی دوره کامبرین دارای سیستم های پیچیده مانند چشم آبشش سیستم گردش خون و ساختار های پیچیده ی فیزیولوژیک مثل گونه های مدرن بوده اند.

چشم ترپلوبیت گونه ای از دوره ی کامبرین بایک طراحی فوق العاده متشکل از صد چشم کوچک است که هریک از آنها دارای دو لنز بوده اند.

دیدوید راپ استاد زمین شناسی دانشگاه هاروارد می گوید:تریلوبیت ها از چنان طراحی بهینه ای استفاده می کردند که امروزه برای طراحی آن نیازمند یک مهندس اپتیک ورزیده و خلاق هستیم.

خزندگان

برسی دوزیستان و خزندگان نشان می دهد که تفاوت فیزیولوژیک زیادی میان این دو گروه وجود دارد و یک نیمه دوزیست نیمه خزنده شانسی برای زندگی کردن ندارد تکامل گرایان ادعا کردند که فسیل سموریا نوع حدواسطه بین دوزیستان و خزندگان بوده اما اکتشافات بعدی فسیل ها نشان داد خزندگان 30 میلیون سال پیش از سموریا زندگی می کردند.

و مرزهای غیر قابل عبوری بین گونه های خزندگان سوسمارها دایناسور ها و مارمولک ها وجود دارد

تفاوت های اساسی بین پرندگان و خزندگان

تکامل گرایان ادعا می کنند که پرندگان از دایناسور های کوچک درست شده اند و دایناسورها اجداد پرندگان هستند اما دایناسور ها به دلیل ساختار بزرگشان دارای استخوان های ذخیم و تو پر بودند اما پرندگان دارای استخوان های سبک و توخالی هستندخزندگان دارای آهسته ترین سوخت و ساز هستند اما پرندگان دارای بالاترین رکورد در این مورد هستند برای مثال یک پرستوی خانگی می تواند تا 48 درجه سانتیگراد بالا رود اما خزندگان داری کمترین مصرف انرژی هستند همچنین ریه ی پرندگان کاملا متفاوت با ریه ی جانوران داخل خشکی است.خزندگان و پستانداران هوا را از نای وارد ریه می کنند و از همان لوله به بیرون می فرستند اما در پرندگان بصورت یکطرفه است.و سیستم تنفس پرندگان بسیار پیشرفته و در هیچ جاندار دیگری نیست و می توانند تا ارتفاع 8000 متری که اکسیژن رقیق است پرواز بکنند همچنین ساختار پرندگان دارای پر ولی ساختار خزندگان دارای فلس است.

آلن فدوسیا استاد دانشگاه کارولینای شمالی می گوید:خوب من 25 سال است که جمجمه ی پرندگان را مطالعه می کنم اما تابه حال هیچ شباهتی بین آنها ندیدم واقعا ندیدم به عقیده ی من ددپا ها که منشا پرندگان هستند بزرگترین شرمندگی تاریخ دیرین شناسی قرین بیستم هستند.

درخت خانوادگی

درخت خانوادگی تکامل تدریجی میمون به انسان را نشان می دهد و ادعا می کند آسترالوپیتکوس به هوموهابیلیس و آنها نیز به هوموراکتوس تبدیل شده اند و باید ضرورتا پشت سر هم باشند اما چنین ترتیب زمانی وجود ندارند آلن واکر دیرین شناس تکامگرا می گوید شواهدی از شرق آفریگا بدست آمده است که نشان می دهد تعدادی از آسترالوپیتکوس هم زمان با هوموهابیلیس و بعد با هوموارکتوس زندگی می کردند.

استیفن جی گولد دیرین شناس دانشگاه هاروارد به رغم اینکه یک تکامگراست می گوید:چه بر سر نردبان ما می آید اگر سه نسل انسانی هیچ کدام از یک دیگر مشتق نشده باشند بعلاوه هیچ یک از سه نسل در حیات خود تکاملی از خود نشان نداده اند.

همچنین شواهدی وجود دارد که هوموارکتوس و هوموساپینس از 27000 تا 10000 سال قبل زندگی می کردند
در این لنیک نیز به برسی مراحل تولید جنین انسان پرداختع ایم تا ببینیم چنین سیستمی می تواند در اصر تکامل بوجود آمده باشد؟


http://mmosadegh.blogspot.com/2011/05/blog-post_29.html



اشرشیا کلای آیا یک نیروگاه اتمی می تواند در اثر تکامل بوجود بیایید؟

تصویر مربوط به باکتری به نام اشرشیا کلای می باشد که دارای دمی است که باعث می شود باکتری بتواند توسط آن حرکت بکند



این تصویر کامپیوتری شامل جداره خارجی داخلی و میانی است



که از لحاظ تصویر مولکولی به شکل زیر است


این قسمت از باکتری وطیفه ی نگه داشتن سیستم را دارد تا سیستم تکان نخورد


پروتیئن که در وسط rotor قرار می گیرد حالت معمار را دارد و پروتئین های دیگر ساخته شده از داخل حفره ی آن بطرف بالا می آیند و در قسمت بالایی آن قرار می گیرند

پس از قرار گرفتن پنج پروتئین روی آن یک سیستم پروتئینی جدید بدورش تشکیل می شود سپس شروع به چیدن آن تا جداره ی خارجی دیواره ی سلولی می کند سپس یک صندلی چهار پایه ی جدیدی برای چیدن آن به سیستم خارجی سلول می آید


سپس هوک(سیستم کج)که تشکیل می شود یک صندلی کج پنج پایه ی جدیدی به جای چهار پایه ی قرار می گیرد که اینبار وظیفه دارد پروتئین ها را به جای داخل سلول به خارج از سلول بچیند و به این ترتیب دم اشرشیا کلای ایجاد می شود.


همه ی این سیستم پروتئین است و از اسید آمینه ها تشکیل شده است و اگر بطور درست کنار هم چیده شده باشند امکان ندارد دم درست کار بکند.
نکته ی جالب این است که در قطر یک مو می تواند سه ملیون از این موتور ها قرار بگیرد!
سوال که مطرح می شود این است که اطلاعات ساخته شدن این دم چگونه بوجود آمده است این دم یا باید از روز اول کار می کرد یا به عنوان اندام زاید در پروسه ی تکامل حذف می شود چرا باید یک باکتری اندامی را بوجود بیاورد که در روزهای اول کار نمی کرد؟
قسمتی که مسئول چرخاندن دم این باکتری و تامین انرژی آن است خود چگونه انرژی لازم را برای چرخاندن خود تامین می کند؟توسط اتم های هیدروژن انرژی آن تامین می شود یعنی یک نیروگاه اتمی کامل!آیا یک نیروگاه اتمی می تواند خود به خود پدید بیایید؟